نمیدانم چرا خودم هم گمان میكردم كه سحر قریشی، همان یلدای معروف دلنوازان بینی و گونهاش را عمل زیبایی كرده و با اینكه چند سال است او را از نزدیك میشناسم، حتی در گفتوگوهای قبلی كه با او داشتم فراموش كرده بودم سؤال كنم «سحر! تو بینیات را عمل كردی؟»ولی این بار پرسیدم و همین نقطه شروع مصاحبهای بود که موضوعش رواج «جراحی زیبایی» مخصوصا در میان چهرههای سینما و تلویزیون است.
سحر در جواب من گفت: «من بینیام را كه عمل نكردم، گونه هم تزریق نكردم، اما راستش را بگویم سال گذشته به لبهایم ژل تزریق كردم و آنقدر حالم بد شد كه 10 روز بعد آن را تخلیه كردم.» سحر معتقد است كه فرد درجهت رفع نقصها اگر جراحی زیبایی انجام دهد، خوب است اما نه درجهت تغییر شكل و قیافه.او راست میگوید: این روزها همه یك شكل و قیافه شدهاند و این اصلا زیبایی ندارد.
سحر از مشكلاتی كه بعد از تزریق ژل لب برایش به وجود آمد گفت و كلی حرفهای جالب و شنیدنی در این مورد داشت كه خواندن آن برای شما هم خالی از لطف نیست.تنیس برای تفریح بازی میكنم ولی مثل آن روزها دیگر بدنسازی حرفهای كار نمیكنم؛ روزی 6 ساعت باشگاه میرفتم ولی مشغله كاری دیگر این اجازه را به من نمیدهد. این روزها آماده باش هستم برای كار آقای سماواتی و كمتر وقت دارم كه باشگاه بروم
خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد
برای بازیگری كه با تغییرات چهره وارد كار و تصویر شود شاید جراحی زیبایی مشکل نداشته باشد، یعنی اگر من اول ژل تزریق میكردم و بعد برای نقشی انتخاب میشدم ایراد نداشت.در مصاحبه از من پرسیدند، معروفیت بهتر است یا محبوبیت؟ و من گفتم محبوبیت، شهرت میآورد و مهمتر است. من بازهم میگویم من اگر بازیگر شدم حق ندارم دیگر آنقدر به سر و صورتم دست بزنم كه ذهنیت مردم را به هم بریزم؛ آنها مرا با شكلی پذیرفتند كه وارد این محیط شدم.هنوز سن من كم است و افتادگی پلك، چروك صورت و... ندارم. پس نباید دیگر این اشتباه را انجام دهم. من در مدتی انگار بیمار شده بودم و در آن روزها اعتمادبهنفس نداشتم و باید حال بدم را با سفر و استراحت خوب میكردم نه با دستكاری صورتم.
بدون بیحسی ژل زدم و كلی درد كشیدم و دوباره بدون بیحسی آن را تخلیه كردم. چون داروهای بیحسی روی صورتم اثر نداشت. اگر كسی نیاز به جراحی داشته و پول هم داشته باشد و این كار را انجام ندهد واقعا آدم نادانی است. میگویند خداوند زیباست و زیباییها را دوست دارد؛ پس باید هركسی به زیباتر شدن فكر كند.این روزها جوانها مدام دلشان میخواهد تغییر كنند. به 2 علت؛ خود كمبینی و نداشتن اعتمادبهنفس. اگرهر فردی حس كند كه خودش را دوست دارد حتی اگر نقصی دارد، این كافی است ولی اگر نقصی وجود دارد كه اعتمادبهنفس را كم میكند باید آن را رفع كرد
خودم را همین جوری كه هستم دوست دارم
اگرهر فردی حس كند كه خودش را دوست دارد حتی اگر نقصی دارد، این كافی است ولی اگر نقصی وجود دارد كه اعتمادبهنفس را كم میكند باید آن را رفع كرد. مادرهایی كه این مصاحبه را میخوانند این نكته را بدانند كه باید از كودكی به دختر و پسرتان اعتمادبهنفس بدهید و آنها را تایید كنید. مادر و مادربزرگم همیشه میگفتند «قربون دختر خوشگلم برم...!»
و این ملكه ذهن من شد كه صورت زیبایی دارم... و آنقدر این جمله را شنیدم كه دیگر باور كردم زیبا هستم و بیشتر باید به درون و سیرت زیبا فكر كنم.وقتی سیرت زیبا باشد آن مهربانی و صداقت و پاكی در چشمها تبلور پیدا میكند و منعكس میشود. بعضیها زیبایی ظاهری ندارند اما 2 جلسه كه با آنها برخورد میكنیم، میبینیم چقدر این آدم زیباتر از قبل دیده میشود. پس داشتن زیبایی ظاهر، هیچ نیست...بعضیها هم زیبا بوده اما در اصطلاح عوام، نچسب هستند. آنها آدمهایی هستند كه درونشان زیبا نیست و موج منفی دارند.
هیچ لذتی بالاتر از غذا خوردن نیست!
اهل رژیم غذایی هستم و از طرف پدر و مادر، ژن چاقی دارم. قدم 170 سانتیمتر و وزنم 58 كیلوگرم است اما به شدت مراقب وزنم هستم. یك دوره بود كه خیلی ورزش میكردم اما الان وقت نمیكنم و فقط رژیم میگیرم و گریه میكنم.بعد از اینكه یك عالمه غذا میخورم كلی گریه میكنم... انگار در دنیا هیچ لذتی بالاتر از غذا خوردن نیست. به شدت غذا دوست دارم؛ كاملا سیر كه شدم افسرده میشوم و گریه میكنم؛ طوری كه مجبور شدم مشاوره بگیرم. به دكتر گفتم نمیتوانم جلوی اشتهایم را بگیرم... سر فیلمبرداری كه هستیم اصلا غذا نمیخورم.
دورهای بود كه تا غذا میدیدم، گریه میكردم كه چرا این غذا را جلوی من گذاشتید؟ مرغ پخته را میدیدم میگفتم طفلكی را چرا پختید...؟دكتر آنقدر با من حرف زد و روشهایی به كار برد كه بهتر شدم. رژیم سخت گرفتم و مشاورههایی كه رفتم باعث شد این حالت كمتر شود. برای درمان این حالتها ظرف غذا را بزرگتر كردم و مقدار غذا را كمتر و این را پذیرفتم كه من اشرف مخلوقات هستم؛ باید همهچیز بخورم و دلم برای مرغ و گوسفند نسوزد.
من هیچ وقت صورتم را جراحی نخواهم کرد
دوستم بینیاش را 3بار عمل كرد و در آخر هم درست نشد. پره بینی دوستم ایراد داشت، سه بار عمل كرد و تنها نقصی كه دكتر نتوانست رفع كند، همان پره بینی بود.خب این زیباتر شدن نیست. حتی یكی از دوستانم ژل تزریق كرد و بدنش حساسیت شدیدی به این تزریق نشان داد و لبش كج شد و دكتر گفت دیگر نمیتوانم درستش كنم.حتی بعد از تخلیه لبش مثل قبل نشد. با توجه به این اتفاقها آدم كمی ترسو میشود، البته من ریسكپذیر هستم اما روی صورتم دیگر كاری انجام نمیدهم.
ورود به سینما آسان است اما...
اولین بار من برای بازی در فیلم سینمایی «لج و لجبازی» تست دادم و حدودا 6 نفر در انتخاب نهایی بودیم و درنهایت كسی را خواستند كه شبیه به سارا خوئینیها یا امیر جعفری باشد كه قرار بود نقش پدر و مادر مرا داشته باشند.
نظر نهایی را گریمور و كارگردان با هم میدادند. گریمور گفت گونههایش شبیه ساراست و با گریم میتواند شبیهتر هم بشود و به این ترتیب، من انتخاب شدم. خانم مهدیه اعرابی، گریمور كسی بود كه باعث انتخاب من شد.البته زیبایی صورت هم شرط است و بازیگر باید قابلیت دیده شدن را داشته باشد اما بازی من باعث شد كه بمانم و دوباره انتخاب شوم. من بازیگر بیلبورد نیستم اما مطمئنا زیبایی صورت و بازی، هر دو برای ماندن مهم است.
ورود به سینما آسان است و ماندن در آن دشوار. تهیهكننده و كارگردان با پول میتوانند خیلیها را وارد كنند ولی آیا آن فرد برای دفعه دوم و سوم هم انتخاب میشود؟ من در مورد خودم میگویم كه صورتم بكر و دستنخورده بود با آن مدل ابروهای یلدا، آن نقش كلی روی ابروی بازیگرها در كارهای بعدی تاثیر گذاشت. یادش بخیر؛ سال 88 من 21ساله بودم كه آن نقش را بازی كردم.
زیبایی مصنوعی ارزش ندارد
من به گونهام ژل تزریق نكردهام. دروغ گفتن توهین به شعور مخاطب است و عكس بچگیام را به شما نشان میدهم تا ثابت كنم عمل نكردهام. به نظر من در دوره ما صورتها همه یك شكل شده و این اصلا خوب نیست لبها، بینیها و ابروها همه یك شكل است.خدا آدمها را متفاوت آفریده و این زیباست؛ نه اینكه در یك مهمانی لباسها كه بر اساس مد همه یك شكل است، بینیها همه كوچك و سربالا، لبها هم كه همه ژل زده، ابروها هم تتو شده و... آیا این زیبایی مصنوعی ارزش دارد؟
دختری كه در 20سالگی این كارها را انجام میدهد دیگر لطافتی ندارد و وقتی 40ساله شد دیگر میخواهد چه بكند؟ از لطافت جوانی باید لذت ببریم و این جراحیها را بگذاریم برای زمانی كه زیبایی ما كم میشود و شاید اعتماد به نفس ما را تحت شعاع قرار دهد.من بازیگر بیلبورد نیستم اما مطمئنا زیبایی صورت و بازی، هر دو برای ماندن مهم است. ورود به سینما آسان است و ماندن در آن دشوار.
سحر دختری لوس و اطواری است؟
زمانی كه فیلم سینمایی «دردسر بزرگ» را بازی كردم، خودم هم در خیابان حس كردم كه همه نسبت به من این برداشت را دارند كه فردی لوس و نازپرورده هستم.در آن فیلم نقش همسر حامد كمیلی را داشتم. پریسا دختر پولدار و لوسی بود كه خیلی ادا داشت و با انگشت اشاره با همه سلام و خداحافظی میكرد. همه در خیابان با من با همان حركت سلام میكردند و در حالیكه هرگونه نقش بازی میكنم
اما هنوز هم در ذهن مخاطب همان یلدا باقی ماندهام. من خیلی هم شیطون و پرسروصدا هستم. به شدت مسئولیتپذیرم. با اینكه تكفرزند هستم اما اهل قهر نیستم. باید اعتراف كنم كه نق نقو و خوابآلود هستم.از سر و صدا فراریام و در خانه وقتی تنها باشم، هیچ صدایی شنیده نمیشود؛ نه تلویزیون و نه موزیك. در كل آدم شلوغی هستم اما در تنهایی از سر و صدا و شلوغی فاصله میگیرم.
توصیه آخرمن به خانم ها
یك زن كامل، زنی است كه سالم باشد، به غذا خوردنش، به پوست و مو و لباس پوشیدن و... اهمیت بدهد. توصیهام این است كه تا ازدواج میكنید زیبایی خود را كنار نگذارید و حس كنید به هدفی كه میخواستید رسیدید. من بازیگر هستم و بیشتر به این نكات اهمیت میدهم و حس میكنم من هستم و یك قاب صورت.باید زیبا و سالم باشم تا حسم را به مخاطب برسانم اما همه خانمها باید به این نكات اهمیت بدهند و این اول احترام به خودمان است و درنهایت احترام به بیننده و كسانی كه در كنار ما زندگی میكنند آدمی كه سلامت روح داشته باشد میتواند به همه كمك كند.
یك زن ایدهآل باید به ظاهرش توجه كند. اغلب زنها میگویند من دیگر مادر شدم و از من گذشته. اگر این زن به خود و سلامت روحش اهمیت ندهد چطور میخواهد آرامش و سلامت را به خانواده و فرزندش منتقل كند؟پس در هر كاراكتری كه هستیم (مادر، همسر، دختر و...) به زیبایی و سلامت روح و جسم باید اهمیت دهیم و نقصهایمان را رفع كنیم.
نظرات شما عزیزان:
مسعود
ساعت15:46---11 خرداد 1392
سلام دوست عزيز وبت حرف نداره سعي کن ادامه بدي راستي ي سري هم ب وب عاشقانه من بزن پشيمون نميشي من شمارو لينک کردم شماهم منو بلينک تاهرروز بهت سر بزنم منتظر حضور گرم و سبزت در وبلاگ هستم مرسي باي